کاروان کلمات ۱۴۰۳

به رسم سالهای پیشین، «کلمات» ـ ارزشمندترین داراییمان را ـ در کاروانی گرد هم آوردیم تا خودشان را به هزاروسیصدوهشتادوپنجمین اربعین امام حسین (ع) برسانند.
«قبلاً جایی در دفتر روزنوشتهایم نوشته بودم: «کاروان کلمات، بوی گردوخاک مسیر مشایه را میدهد. بوی پارچۀ کتیبههای نو و کهنه، عطر دود اسپند، گرمای چای روضه، همهمۀ زوار، همۀ اینها را میشود لابهلای خطوط و کلماتش دید و شنید و پیدا کرد.»
آنموقع، هنوز کاروان امسالمان را آمادۀ حرکت نکرده بودیم. حالا که کار انجام شده و شمارۀ پنجم «کاروان کلمات» هم پیش روی ماست، بیشتر به چیزی که در دفترم نوشتهام اطمینان دارم!»
بعد از بالاوپایینهای بسیار، بعد از روزها و ساعتها تلاش شبانهروزی اهالی خانه ادبیات، حالا کلمات ما مهمان نگاهتان هستند تا شما را به دریای بیکران زائران اباعبدالله (ع) متصل کنند. اگر جویباری از قلبتان جاری شد و به آن دریای زلال رسید، یعنی کاروان ما به منزل رسیده است.
این شما و این شمارهٔ پنجم «کاروان کلمات» که داغداغ از تنور درآمده است!