خانه ادبیات نوجوان
0 محصولات نمایش سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ج. م بری، کسی که پیتر پن را اختراع کرد!

حتما آن پسربچه‌ای که هیچ‌وقت بزرگ نمی‌شود را می‌شناسید. همانی که همیشه‌ی همیشه، کودک باقی می‌ماند. همان که بلد است پرواز کند و به جزیره افسانه‌ای هرگزآباد (Neverland) برود. رهبر پسران گمشده را می‌گویم! آن پسرکوچولوهایی که وقتی پرستارشان حواسش نیست، از کالسکه بیرون می‌پرند و بعدتر هم به جزیره فرستاده می‌شوند.اگر هنوز هم به جا نیاورده‌اید، اسم این پسربچه جادویی را به شما می‌گویم: پیتر پن!
امروز تولد است. البته ما نمی‌خواهیم برای پسربچه‌ای که به سال‌های عمرش اضافه نمی‌شود جشن تولد بگیریم (اینکه امروز به دنیا نیامده هم بی‌تاثیر نیست). بلکه می‌خواهیم به مناسبت تولد خالق پیتر پن، کمی درمورد زندگی این نویسنده بزرگ صحبت کنیم: جیمز متیو بری.

 

محل زندگی جیمز متیو بری در کودکی

 

آقای بری ۱۶۳ سال پیش، در چنین روزی، و در شهر کوچکی به اسم کریمویر در اسکاتلند به دنیا آمد. او نهمین فرزند از ده فرزند خانواده بری بود. متاسفانه جیمز متیو دوران کودکی خیلی شادی را سپری نکرد. وقتی ۶ سال داشت، یکی از برادرهایش که سوگلی مادرشان بود و خیلی به او توجه می‌شد، درست قبل از تولد چهارده‌سالگی‌اش از دنیا رفت. مادر هم به شدت افسردگی گرفت. جیمز متیوی کوچک دوست داشت شرایط را تغییر دهد و بتواند جای خالی برادرش دیوید را برای مادر پر کند. مثل او لباس می‌پوشید و سعی می‌کرد همانطوری سوت بزند که دیوید می‌زد. خانم بری که به‌شدت دلشکسته و غمگین بود، ترجیح داد تصور کند که پسر از دست رفته‌اش همیشه در گذشته‌ها باقی می‌ماند، هیچوقت بزرگ نمی‌شود و هرگز قرار نیست او را ترک کند.

 

 

جیمز (مشخص نیست که او را در خانه جیمز صدا می‌کردند یا متیو!) به مدرسه‌ای که فقط حساب و خواندن و نوشتن یاد می‌داد می‌رفت و تحصیلاتش را در اسکاتلند تکمیل کرد. او از کودکی عاشق خیال‌‌بافی و داستان‌پردازی بود. همیشه هم آرزو داشت شغلی مرتبط با نویسندگی داشته باشد اما خانواده‌اش که حرفه بافندگی را دنبال کرده بودند، مانعش می‌شدند. البته آن‌ها نمی‌خواستند جیمز بافنده شود. بلکه عمیقا خیر و صلاحش را می‌خواستند و دوست داشتند برود شغل مناسبی مثل کارمندی وزارتخانه برای خودش پیدا کند. ضمن اینکه می‌گفتند اگر دیوید می‌بود، حتما همین کار را می‌کرد!ولی جیمز متیو خواسته قلبی‌اش را فراموش نمی‌کرد. او به لندن مهاجرت کرد و توانست نمایشنامه‌نویسی را به طور حرفه‌ای دنبال کند. از من بپرسید، واقعا خیلی خوب شد که آقای بری به لندن مهاجرت کرد! در آنجا با نویسنده‌های دیگری دوست و آشنا شد. همینطور دوستانی پیدا کرد که الهام‌بخش او برای خلق پیتر پن شدند.

 

 

بیایید تا از دوستانی که بالاتر گفتم، برایتان تعریف کنم. خانه آقای بری در لندن، نزدیک باغ کنزینگتون قرار داشت. باغ باصفایی که جیمز خیلی اوقات به همراه سگش برای پیاده‌روی به آنجا می‌رفت. (اگر کنجکاوید، می‌گویم که اسم سگش را گذاشته بود پورتوس) یکی از روزهایی که جیمز به آن باغ رفته بود، با خانواده پرجمعیت لوولن دیویس آشنا شد. مادر این خانواده، سیلویا، دختر جورج دو موریه و در نتیجه خواهر جرالد دو موریه بود. حالا اگر گفتید جورج دو موریه کی بود؟ نمایشنامه‌نویس معروف، و همینطور پدربزرگ خانم دافنه دو موریه، که همه‌مان او را با کتاب ربکا می‌شناسیم.
آقای بری در لندن دوستان خیلی خوب دیگری هم پیدا کرد. دوستانی که هرکدام در دنیای ادبیات، سرشناس و شناخته‌شده هستند.جیمز متیو مدتی در همسایگی جرج برنارد شاو زندگی می‌کرد، با جروم کلاپکا جروم (نویسنده و طنزپرداز) و ساموئل اسکات (رمان‌نویس) دوست و آشنا بود. همچنین با اچ. جی ولز، پدر داستان‌های علمی‌تخیلی و همینطور آرتور کانن دویل رفاقت داشت! (به نظرتان آقای کانن دویل، شرلوک هلمزش را پیش از انتشار نشان آقای بری داده بود؟)

 

جیمز متیو بری در حال بازی با یکی از کودکان خانواده دیویس

 

آقای بری با خانواده لوولن دیویس خیلی رفت و آمد داشت. این خانواده پنج پسر داشتند که آقای بری همیشه از داستان گفتن برای آن‌ها لذت می‌برد. می‌گویند او بلد بود چطور گوش‌هایش را لوله کند و بچه‌ها را با این کار بخنداند. برای سرگرمی، به جرج و جک می‌گفت که برادر کوچک‌ترشان پیتر می‌تواند پرواز کند! بعد با آب و تاب برایشان توضیح می‌داد که بچه‌ها قبل از اینکه به دنیا بیایند، پرنده بوده‌اند. همین شد که بعدترها، آقای بری داستان پسری که می‌توانست پرواز کند را گسترش داد و نوشت.وقتی آقای لوولن دیویس از دنیا رفت، جیمز بری به طور غیر رسمی سرپرستی فرزندانش را به عهده گرفت. نیازهای مالی‌شان را برطرف می‌کرد و هزینه تحصیلشان را هم می‌پرداخت.

 

بعد از انتشار و موفقیت پیتر پن در سال ۱۹۰۴، آقای بری باز هم به نوشتن ادامه داد و نمایشنامه و رمان‌های زیادی مثل “نگاه دوازده پوندی” و “کرایتون ستودنی” نوشت. اما هیچکدام از آثارش به اندازه پیتر محبوب نشدند. او پیش از مرگش، همه حقوق و درآمد حاصل از پیتر پن را به بیمارستان تخصصی کودکان در لندن بخشید. محل تولد و خانه آقای بری در اسکاتلند و انگلستان، هم‌اکنون به موزه تبدیل شده و همه می‌توانند از آن بازدید کنند.پیتر پن، اقتباس‌های سینمایی زیادی دارد که یکی از مشهورترین‌هایشان، انیمیشن ساخته دیزنی است. همچنین براساس زندگی این نویسنده مشهور، دو فیلم ساخته شده: یکی پسر گمشده، و دیگری در جستجوی ناکجاآباد، با بازی جانی دپ در نقش آقای بری.
حالا که چند روزی بیشتر تا نمایشگاه کتاب نمانده، می‌توانید پیتر پن را در لیست خریدتان بگذارید و اثر ماندگار آقای بری را چند روز بعد از تولدش بخوانید.
نویسنده: ریحانه عارف‌نژاد
0
دیدگاه‌های نوشته

*
*