آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید!

احتمالا برای هر کدام از ما پیش آمده که سراغ نهجالبلاغه برویم و از آنجا که چیز زیادی غیر «صباح الخیر» و جملات ساده دیگر از زبان عربی نمیدانیم، در کنار متن عربی آن، سراغ ترجمه هم برویم. اما گاهی ترجمهها بیشتر از آنکه به ما در درک معنی کمک کنند، از آن دورمان میکنند و حتی ممکن است چیزی خلاف مفهوم اصلی از آن برداشت کنیم.
دقیق یادم نیست چطور با این کتاب آشنا شدم. اما همانروز، نسخه الکترونیکیاش را خریدم. خیلی دربارهاش کنجکاو بودم و اسم قشنگش هم بیشتر جذبم میکرد: بر شانههای اقیانوس. تا حالا به این فکر نکرده بودم که میشود بر شانههای اقیانوس هم تکیه زد. اقیانوسی که برای فهم هر قطرهاش، هرچقدر تلاش کنیم، باز کم است.
تلاش شده تا بر شانههای اقیانوس، مخاطبین جوان را جذب خواندن نهجالبلاغه کند. به نظر من حجت الاسلام علی رهبر، به خوبی از عهده این کار برآمدهاند. طوری که مشتاق شدم نسخه چاپی این کتاب را هم تهیه کنم.
صحبت مستقیم با خواننده کتاب، ترجمه و تفسیر دقیق و مشخص کردن پیامهای هر خطبه، از ویژگیهای خوب این کتاب هستند. برای روشن شدن معنای هر بخش از کلام امام علی (ع)، اول ترجمه آن را مشاهده میکنید و در صفحه بعدی تفسیر و پیام آن را میخوانید.
بر شانههای اقیانوس در پنج جلد نوشته شده است. جلد اول تا سوم شامل ترجمه و تفسیر خطبههای امیرالمومنین هستند. جلد چهارم شرح نامههای ایشان است و جلد پنجم هم به حکمتهای نهجالبلاغه میپردازد. کتاب نثری روان دارد اما بهخاطر استفاده از برخی عبارات سخت و همینطور شرح و تفضیل زیاد (که در بعضی صفحات به توضیح معنا و ریشه کلمات عربی هم میپردازد)، ممکن است برای همه نوجوانان قابل توصیه نباشد. ولی حتما برای نوجوانان بالای پانزدهسال بسیار خواندنی و دوستداشتنی خواهد بود؛ خصوصا در شبهای عزیز قدر و ایام شهادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام.
در پایان میتوانید بخشی از جلد یکم بر شانههای اقیانوس (قسمتی از ترجمه خطبه اول) را بخوانید:
«أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ وَ أَسْتَعِينُهُ فَاقَةً إِلَى كِفَايَتِهِ. إِنَّهُ لَا يَضِلُّ مَنْ هَدَاهُ وَ لَا يَئِلُ مَنْ عَادَاهُ وَ لَا يَفْتَقِرُ مَنْ كَفَاهُ فَإِنَّهُ أَرْجَحُ مَا وُزِنَ وَ أَفْضَلُ مَا خُزِنَ…
خدای را برای برخورداری کامل از نعمتهایش و خاکساری و تسلیم در برابر عزت (و صمدیتش) و در امان ماندن از نافرمانیاش (برای همه این سه امر) سپاس میگویم. به دلیل تهیدستیام و نیازم به لطفش، از او یاری میخواهم. (شکی نیست) هرکس که خداوند هدایتش کند، صراط را گم نمیکند (گمراه نمیشود) و هرکس که خدا با او دشمنی کند، نجات نخواهد یافت و آنان که خداوند زیر پوشش سرپرستیاش درآورد، تهیدست نمیشوند؛ زیرا ستایش خدا در مقام سنجش، از همهچیز گرانبارتر است و برای اندوختن (برای سرای دیگر) نیکوترین است…»