زندگی پر تکاپوی ازگه
اگر بخواهیم از حیث داستان این کتاب را بنگریم؛ با یک داستان کاملا دقیق و نشانهگذاریشده همراه چاشنی طنزی روبهرو هستیم که استفاده از سبک خاص طنزنویسی نویسنده، منجر به درک راحت مخاطب و گنگ نبودن تصاویر شلوغ داستان شده است که از نقاط عطف کتاب محسوب میشود.
اما تصاویر شلوغ و پرِ داستان، شیوایی درون کتاب و زیباییهایش را مضاعف کرده است و در ذهن مخاطب مانند یک داستان مصور هنری نقش میبندد و این داستان تصویرمحور را با درک و هضم بهتر مخاطب همراه میسازد. در نظر من اما به دلیل مصور بودن کتاب، گاهی متن اصلی گم و تصاویر و جزئیات (فرعیات) بیش از محتوای اصلی متن، در چشم و قابل دید میشود. این اتفاق باعث میشود که خواننده اثر، چندینبار به عمق و درون تصاویر بازگردد و گاهی (اقلا برای خودم) احساس خستگی و ناتوانی برای ادامه خواندن کتاب به وجود آورد.
در سیر رشد و بزرگ شدن ازگه، ضمن تغییر محتوا و دیالوگهای کتاب، تصاویر و چهرههایی که در کتاب از کودکی تا جوانی به نمایش گذاشته شدهاند، بسته به گذر زمان و بزرگ شدن ازگه، باظرافت تغییر کردهاند.
از بُعد محتوایی، ترجمه روان و متناسب با تصاویری که از نظرمان میگذرند میتواند مخاطب را وادار به ادامه خواندن کتاب کند؛ به گونهای که از دیگر دلایل خستهکننده کتاب کاسته و حتی من هم در کمتر از یکروز، از شوق و زیبایی، کتاب را به اتمام رساندم و عمیقا توانستم ارتباطی دلی با کتاب «بزرگ شدن در ترکیه» برقرار کنم.
انگار در وجود ازگه، احساس مهر و دوستداشتنی وجود دارد که حین اتفاقات مختلف، میتواند بر لبهای خواننده خنده بیاورد و باعث شود که ما در هنگام خواندن کتاب همواره با او، تفکرات و اهدافش -که به خوبی در کتاب شاهد این سیر تکاملیافتگی اهداف و تأملاتش هستیم- همزادپنداری کنیم و بتوانیم هر کداممان از خویش، یک ازگهی در آخر موفق، بسازیم!